شیرین زبونیهای پسر 21.5 ماهه نازم

بازهم بعد از مدتها دارم مینویسم، با نگاه به عکس ناز و دوست داشتنی تو، حس پرواز بر فراز ابرها به من دست میده، اینکه خدا افتخار مادری تو رو نصیبم کرده، به خودم میبالم و از صمیم قلب خدای مهربون رو شکر گزارم...
من و بابااز خدا میخوایم کمک کنه پدر و مادر خوبی برای تو باشیم...

عسل نازدونه ی من خیییلی شیرین زبونی، دیگه تقریباً همه چی میگی و خیلی هم دلنشین حرف میزنی، خیلی هم مهربونی و ناقلا! میدونی که کی و با چه حرفهایی دل مارو ببری...
مثلاً وقتی میخوای نظر منو جلب کنی میگی عسل مامان، و برای دلبری از بابا "عسل بابا" میشی!
وقتی صدات میزنم، یا میگی بله، یا "جانم".... حالا خودت قضاوت کن، حق دارم روزی صدبار قربون صدقه ت برم یا نه؟!

اعلب کلمات رو درست تلفظ میکنی، نهایتاً بعضی حروف رو اشتباه میگی؛ نلو به جای نرو، تتاب به جای کتاب،دالم به جای دارم،جیدلم به جای جیگرم، موبع به جای مربع...
اما بعضی کلمات رو هم خیلی  بی ربط می گی، که من موندم از کجا این کلمات رو پیدا کردی: مثل لباسشویی که شابالی و آشپزخونه که آشمونه تلفظ میکنی

عمو حمید اینا اومده بودن خونمون، پسرشون که 17 روز از تو کوچیکتره، قبل از اومدنشون به تو گفتم قراره نی نی بیاد خونمون، و تو همش تو خونه راه میرفتی و میگفتی "نی نی کوچولو خوشگل"؛ کلی هم ذوق زده بودی، اما وقتی اومدن با زهرا که 10 سالشه بازی میکردی، همش نی نی صداش میکردی و میگفتی "نی نی بیا"...

به علی میگفتی "نی نی کوچولو"... به عمو حمید هم میگفتی "علی"!

من برای اینکه علی کوچولو راحت باشه، یکی از شلوار توخونه ایهای تو رو دادم بپوشه، تو که شلوار رو پاش دیدی، گفتی "محمدحسینه" (یعنی مال محمد حسینه) و همش بهش میگفتی "دل بیال" (یعنی درش بیار)، اصلاً بچه خسیسی نیستی، فکر کنم به اقتضای سنت داری به حس مالکیت نسبت به اشیا و وسایلت میرسی...

خداروشکر همچنان عاشق کتاب خوندنی، و میگی "بخونیم"، بعضی اوقات اینقدر میگی "دوباره" که عملاً مجبور میشم 10-12 تا رو تو یه نوبت بخونم برات... انشالله که همیشه عاشق کتاب و مطالعه باقی بمونی نفسم!

اشکال هندسی مربع، مستطیل، مثلث، ذوذنقه، دایره، ستاره رو میشناسی و اسمشونم میگی؛ میتونی کلمات زیر رو بخونی:
مامان،بابا،آب،نان، اعظم، پدرجون، پلیس، اداره، جوجه، عمه، دایی، اداره، هادی، ماشین، محمدحسین...

از بین الفبای انگلیسی A  B  C  D  رو میشناسی و دست و پا شکسته یه کم از الفبای انگلیسی رو میخونی...

vرنگهای آبی، سورمه ای، قرمز، زرد، سبز، سیاه، ،قهوه ای، صورتی، نارنجی، طلایی رو به خوبی میشناسی!

دست و پای راست و چپت رو هم خیلی زود یاد گرفتی عسلک من!

نماز خوندنت هم که معرکه ست! عین ما رکوع و سجده میری، گاهی هم قنوت، برای همه هم میگی ابر(اکبر)!

گل پسرم عاشق ساعت هستی و خیلی وقتها میپرسی ساعت چنده؟