، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

سیدمحمدحسین... عزیز دل مامان و بابا

فردا 13 ماه و نیمه میشی!

1393/2/22 14:22
نویسنده : مامان و بابا
290 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر قند عسل مامان فقط اومدم چند سطر از شیرین کاریهات بنویسم و برم...

تا سوار تاکسی میشیم میری سروقت کیف من و دنبال پول میگردی که بدی به راننده، بعدشم منتظر بقیش میشی... دیروز پول پیدا نکردی کارت عابر بانکمو درآوردی گرفتی رو به راننده!!!

خدارو شکر خییییییلی دست و دلبازی هرچی میخوری به دیگران هم تعارف میکنی... حتی در اوج تشنگی هم که باشی حتماً آب رو تعارف میکنی! خیلی خوب میتونی با دیگران ارتباط برقرار کنی و خیلی اجتماعی هست؛ یعنی کارهایی انجام میدی که توجه جمع رو به خودت جلب میکنی، حالا یا با دالی بازی، یا دس دسی، یا تعارف چیزهایی که داری! اگر هم جایی کسی به تو حتی یه آبنبات بده تو هم درعوض یه چیزی بهش میدی! مثلاً چند روز پیش ماشین فلزی موزیکالت رو داشتی بابت یه شکلات که یه ذرشم نخوردی میبخشیدی! عاشق شعر و نقاشی هستی... البته همش خودکارو میدی به من که برات بکشم... 
دست میزنی و خوتو تکون تکون میدی و یه جوری ادا درمیاری که به من بفهمونی واست شعر بخونم... بعضی کلمات و خیلی بامزه تکرار میکنی...
هر از گاهی روسری، چادر یا جوراب من و کفش یا جوراب یا لباسهای بیرونت رو میاری میدی به من و میگی دد... وای که دلم میخواد بچلونمت وقتی این حرکاتو ازت میبینم! جای جدید یا خونه ی جدیدی که میریم، دست منو میگیری و همه جا رو میگردی... بعد که آشنا شدی خودت تنهایی میری! خدا رو شکر حرف منو گوش میدی و و قتی میگم به چیزی دست نزن، دست نمیزنی!
دایره لغاتت نسبت به سنت خیلی خوبه: بجز ماما بابا دد و یه سری کلمات ساده اینارم میگی: جوجه اک به یک میگی د با کسره به دو میگی سه پا دس ناف اوف داغ جیز ماشین رو میگی ما بوق رو میگی با هاپو رو میگی آپ دستگیره رو هم یه جور بامزه تلفظ میکنی پیشی رو میو میگی اگه بقیه کلمات رو همیادم افتاد میام و اضافه میکنم یه وقتهایی هم کلمات پیچیده رو که میگیم تکرار میکنی، مثلاً دیروز گفتم چنگال تو هم تکرار کردی، 2 ماه پیش پدر جون گفت کلاه تو هم تکرار کردی... (و همچنین کلماتی از این قبیل که الان یادم نمونده!) داشتم شاخ در می آوردم، خیلی هم دقیق تلفظ میکنی اما کمتر پیش میاد دوباره تکرار کنی! عاشق اینی که یه قاشق یا چنگال یا خودکار تو دستت باشه!
اما هم چنان بدغذایی و من بارها شده بابت این مساله با صدای بلند گریه افتادم....قهقهه

اینم یه عکس از باغ پرندگان:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محمدحسین
10 اردیبهشت 93 7:15
به به ... مبارک باشه... آفرین به این گل پسر باهوش و دوست داشتنی...
مامان معصومه
21 اردیبهشت 93 16:34
سلام زهرااااا جون کجاییی ؟ ازت خبری نیست ؟ این متن هم درستش کن خطش خوب نیستا! محمد حسین چه کار میکنه دلمون یه ذره شده براش...