عادتهای جدید
امروز میخوام از شیرین کاریهات بنویسم عزیز نازنینم! (امروز 2ماه و 22 روزه هستی)
جدیداً یادگرفتی سرمون داد میزنی... اگه کنارت باشیم و محلت ندیم یا حواسمون جای دیگه باشه، یه داد کوچولو میزنی و منتظر عکس العمل ما میمونی، اگه جواب نگیری دوباره تکرار میکنی...
سعی میکنم هر روز برات کتاب بخونم، با نگاه به عکسهای کتاب کلی ذوق می کنی و دست وپا میزنی، تا چند روز پیش فقط 5-6 دقیقه به عکسها دقت میکردی و زود خسته می شدی، اما الان معمولاً من خسته میشم و کتاب رو برمی دارم... خوندن کتاب که تموم شد، همچنان عکسهاشو جلو چشمهای قشنگت نگه می دارم، اونوقت نوبت تو میشه و با عکسهاش حرف میزنی یا به عبارتی خودت کتاب رو میخونی...
روضه یا موسیقی غمگین میشنوی همچین بغض میکنی بیا و ببین!
موسیقی باران عشق رو خیلی دوست داری و باهاش آرامش می گیری
کنارت که هستیم به زبون خودت باهامون حرف میزنی، البته لحن حرف زدنت بیشترشبیه درد دله!!!
چیزی رو که دستت میدیم، میتونی نگه داری، اما معمولاً بی معطلی میذاریش توی دهنت، اینم عکس تو در حال عروسک خوری:
مدام هم صدای ملچ ملوچ دست خوردنت خونه رو بر میداره، یه وقتهایی که انگشت شستتو تاتو حلقت میبری و عق میزنی، امابازم دست بردار نیستی! یه بار بده مامان هم بخوره ببینم دستت چه مزه ای میده!
قربونت برم من که هر روز شیرین تر میشی عسلم!
اینم گوشه ای از جذبه گل پسری:
مگه بهت نمیگم دست از سرم بردار؟؟؟!!!