، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

سیدمحمدحسین... عزیز دل مامان و بابا

هدیه آسمونی ما زمینی شد

1391/12/27 13:38
نویسنده : مامان و بابا
387 بازدید
اشتراک گذاری

سیدمحمدحسین، عزیز دل مامان و بابا روز جمعه ساعت 6:25 دقیقه همزمان با اذان مغرب با وزن 3620 و قد 53 پا به این دنیا گذاشت...

قلبقلبقلب

 امروز که دارم این پست رومیذارم وارد نهمین روز زندگیت شدی...

خلاصه 9 روز اول زندگی سیدمحمدحسن نازم:

خبر تولد تو رو بعد از به دنیا اومدنت بابا جون به همه داد، بابابزرگ که برای مراسم چهلم پدربزرگ مامان شهرستان رفته بود، با شنیدن این خبر خودشو رسوند تهران، مجبور شده بود با اتوبوس بیاد، صبح رسید تهران و به ما زنگ زد که آدرس بیمارستان رو بدیم، با هزار تمنا راضیشون کردم که اینهمه راه رو تو زحمت نیفتن و بیان خونه، چون بابا داشت کارای ترخیص رو انجام میداد که بیایم خونه، بابا بزرگ یک ساعت زودتر از ما رسیدن... اینقدر که شوق دیدنت رو داشتن...

ناهار هم مهمون بابابزرگ بودیم

زندایی نسرین اومدن پیش ما موندن تا به من و تو سخت نگذره... شب دوم نفخ داشتی وگریه میکردی، با گریه های تو منم به پهنای صورت اشک میریختم، تحمل دیدن گریه هاتو نداشتم، خداروشکر با راهنماییهای زندایی نفخت خوب شد و شبهای بعد راحت تر میخوابیدی...

یه کوچولو زردی گرفتی، تو رو بردیم پیش دکتر ابراهیمی، حجامت کرد و خداروشکر زردیت کنترل شد، من فقط نذر و نیاز میکردم که زردیت زیاد نشه، اگه زیاد میشد بستریت میکردن و من تحمل یه لحظه جدا شدن از تو رو نداشتم

روز ششم هم نافت افتاد

 

وقتی میخوابی دستات و خیلی بامزه میزاری، عین یه پیشی کوچولو

 

اینم عکس 8 روزگی که تو ماشین بغل مامان بودی و حسابی گرمت شده بود:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان معصومه
29 اسفند 91 0:53
سلااااااااااااااااااااام عزیزم .
تولد گل پسرتون مبارک واقعا خوشمله . چقد ناز خوابیده . خداروشکر واسه این نعمت زیبا. بازم مبارکه قدمش مامانی . به بابایی محمد حسین کوچولو هم تبریک میگیم .
مامان و بابای معصومه


ممنون عزیزم
لطف داری
بوووسسس
فهیمه وفقی
17 فروردین 92 11:41
عزیز دلم. قدمت مبارک باشه. هزار تا بوس از طرف دوست مامانت.


سلام خاله... ممنون که به وبلاگم سر زدی، ببخشید اگه مامانم دیر جوابتونو داد، آخه فرصت سرخاروندن واسش نمیزارم...
بووووووووووسسسسسسسسس
فاطمه نوه عمه سادات
31 اردیبهشت 92 0:03
مامان محمد حسین سلام. دیروزم نظرمو نوشتم ولی انگار نیومده.خیلی ناز خوابیده. میبوسمش.سلامت باشه همیشه در پناه امام زمان عج و زیر سایه ی پدر مادر مهربونش.




سلام عزیزم

اومده بود، اما نظر مخفی بود...

خوش اومدی نوه ی عمه بزرگه ی بابای سید محمدحسین

و بزرگترین نتیجه ی حاج آقا!

ممنون از لطفت خانمی

[Web] - [E-Mail]


مهرو
28 مرداد 92 13:52
آخییییییییی
چه بامزست این عکس


ممنون عزیزم